هدیه کارگران معدن به کامران نجف زاده بهترین هدیه وی + عکس

ساخت وبلاگ

هدیه کارگران معدن به کامران نجف زاده بهترین هدیه وی کامران نجف زاده خبرنگار نترس و شیرین زبان ایران از بهترین هدیه دوران کاری اش که از کارگران معدن گرفته است میگوید

نام کامران نجف زاده را میتوان با خبر بیست و سی گره زد و آغاز شهرت کامران نجف زاده را با آغاز بخش خبری 20:30 یکی دانست . خبرنگار پر شر و شور که هروقت صدایش در تلویزیون ایران طنین انداز میشد همه منتظر شنیدن یک خبر بدون سانسور و با حاشیه بودند .

شاید بتوان بخش صرفا جهت اطلاع را هم به وی نسبت داد و اینکه یکی از بنیانگذاران این قسمت پرطرفدار در بخش اخبار بود که البته چند صباحیست که نه اخبار بیست و سی مثل قدیم هست و نه صرفا جهت اطلاع مثل گذشته و نه کامران نجف زاده که هر چند وقت یکبار به مکانی خارج از ایران فرستاده میشود تا از آنجا خبر بگوید و … .

کامران نجف زاده خاطره ای از معدن آهن و همچنین با ارزش ترین هدیه دوران کاری اش که از دست کارگران معدن گرفته است را میگوید .

بهترین هدیه دوران کاری کامران نجف زاده

کامران نجف زاده

کامران نجف زاده با انتشار عکس بالا نوشت :

تصویربردارم می گفت همین یک کارمان مانده بود.راست می گفت.رفته بودیم صد و پنجاه متر زیر زمین.

ما در دل یک معدن ذغال سنگ بودیم.مسوول معدن مدام جو می داد.یعنی تا می آمدیم از کارگرها بپرسیم که اوضاعتان چطور است می گفت:”آقا بریم اینجا یک وقت ریزش میکنه”! تقریبا هروقت کارگری زبان می گشود که از سر درون بگوید یک جا در تخیل رییس داشت ریزش می کرد و ما هم می گرخیدیم که نکند مدفون شویم و زود محل را ترک می کردیم.

کارگرهای معدن اگر انفجاری رخ ندهد،اگر سیگاری نباشند،اگر دچار خفگی نشوند و دهها اما و اگر دیگر،باز هم کمتر از پنجاه سال عمر می کنند.

دلیلش هم ذرات ذغالند که وارد ریه هایشان می شود و زود می میرند.

یادم هست چند سال پیش در مستندی به نام معدن پابدانای کرمان،از هرآنکس که دستش می رسد خواستم لااقل یک لیوان شیر به این بچه ها بدهند.حتی با وزیر کار وقت صحبت می کردیم و خبر نداشت همین یک لیوان شیر چقدر می تواند به سلامت جسمی و افزایش عمر و روحیه اینها کمک کند.تلفن را برداشت و دستور داد.امیدوارم مشکلشان حل شده باشد.

کارگرهای معدن،همان هایی که گاهی مدتها خورشید را نمی بینند و برای لقمه ای نان حلال چه ها می کشند و گاهی سختی کار هم در فیش حقوقشان نمی آید اما خیلی بامعرفت تر از آنی هستند که گمانش را بری.راست می گویند که معدن “مرد” می سازد.

من با ارزش ترین هدیه دوران کاری ام را تا الان از همانها گرفتم. وقتی با دست های سیاهشان یادگاری نوشتند.نوشتند ممنون به معدن ما آمدید.قابش کردم زدم روی دیواراتاقم.

قاب روی دیوار جا مانده ایران.من ولی رازهای سخت کار کردن در مدار صفر درجه را با تمام مختصات غیر قابل باورش برای برخی ها،با خودم “اینجا” آورده ام.

اولی ها ...
ما را در سایت اولی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : رضا معتمد avaliha بازدید : 234 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1395 ساعت: 23:53