فاطمه گودرزی بیوگرافی فاطمه گودرزی و همسرش عبدالرضا گنجی زندگینامه فاطمه گودرزی و همسرش عبدالرضا گنجی به همراه عکس فاطمه گودرزی و همسرش عبدالرضا گنجی .
فاطمه گودرزی بازیگر زن ایرانی و یکی از بهترین بازیگر تلویزیون وسینما ایران می باشد وی در سریال و فیلمهای زیادی ایفای نقش کرده است.
بیوگرافی فاطمه گودرزی و همسرش عبدالرضا گنجی را می توانید از سایت اولی ها مشاهده بفرمایید.
فاطمه گودرزی
زندگینامه فاطمه گودرزی بازیگر زن معروف را در زیر مشاهده می فرمایید.
- تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
در 19 تیر سال 1342 در تهران به دنیا آمد.
پدر: –
مادر:-
برادر: –
خواهر:-
همسر: عبدالرضا گنجی
فرزندان: پویان و آوا
از جمله بازیگرانی است که همیشه از حاشیه فاصله گرفته و کمتر گفت و گو میکند.
خودش می گوید: طبیعی است مردم، من را به واسطه کاراکترهایی که تا به حال بازی کرده ام می شناسند و شاید به دلیل نقش هایی که تا به حال از من دیده اند اکثرا” از من زنی غمگین و دردمند متصور هستند و انتظار دارند من را فردی آرام ببینند، درحالیکه من فوق العاده فعال هستم . به همین خاطر قضاوت در مورد بازیگرها از روی کاراکترهایی که ایفا می کنند شاید کار چندانی درستی نباشد .
وی دوست دارد به تمام آدمهای این مرز و بوم تعلق داشته باشد و یک یادگاری از هر گروه و طبقهای در کارنامهاش ثبت کند، به همین دلیل است که در کارنامهاش بازیهای کمدی، ملودرام، تراژدی و… دیده میشود. نقش زنهای مختلف، با روحیات متفاوت، از اقلیمهای گوناگون و با سن و سال مختلف را بازی کرده و دوست دارد انواع نقشها را بازی کند، از جوان و میانسال و پیر گرفته تا زنهای لر، ترک و شمالی یا نقش آدمهای سالم و ناسالم.
اصالتاَ اهل بروجرد و دارای مدرک دیپلم اقتصاد است.
همسرش عبدالرضا گنجی کارگردان سینما است. پسرشان پویان در رشته کامپیوتر تحصیل کرده و دخترشان آوا رشته عکاسی را دوست دارد و در رشته مدیریت بازرگانی به تحصیل پرداخته است.
عبدالرضا گنجی همسر فاطمه گودرزی در سال 1334 در تهران متولد شده است. او از سال 1352 به بازیگری در تئاتر پرداخت و سپس به عنوان دستیار کارگردان در ساختن چند فیلم کوتاه از جمله «آخرین سند» و چند سریال مشارکت کرد. «حریف دل» (1375) اولین فیلم بلند سینمایی او است.
فاطمه گودرزی و همسرش عبدالرضا گنجی
سال ۱۳۶۱ دوره دو ساله تئاتر را در اداره بازیگری گذراند. با یک علاقه اولیه و به تشویق دوستان و به واسطه شغل همسرش که کارگردانی است با بازی در چند سکانس کوتاه در گالش های مادر بزرگ کار آقای بهمن زرین پور ، وارد عرصه ی بازیگری شد.
بعد از آن بیشتر تشویق شد و کمی جدی تر به فعالیت در این عرصه پرداخت .
“به خاطر همه چیز ” فیلمی به کارگردانی آقای رجب محمدی کار بعدی سینمایی اش در سال 1369 بود .
نقشش در «غزال» که با اشاره به مساله کشف حجاب ساخته شد، وام گرفته از دورهای تلخ و تاریخی برای زنان این مملکت است .برای حضور در این فیلم موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
نقش برجسته و به یادماندنی کارنامهاش یعنی فرنگیس در «میخواهم زنده بمانم» هم وجه دیگری از مظلومیت و دشواری زن بودن را به رخ میکشد. پیش از این فیلم عموما در فیلمهای مختلف چهرهای زشت و بدطینت از نامادری به نمایش درمیآمد، اما ایرج قادری در این فیلم با انتخاب چهرهای محبوب و موجه چون گودرزی در نقش نامادری پسربچه فیلم (باربد)، با شکستن این کلیشه وجه دیگری از زندگی و مصائب همسران دوم را به تماشاگر نشان داد. با بازی در فیلم می خواهم زنده بمانم ثابت کرد که تا قبل از این توانایی هایش نادیده گرفته شده بود.
یکی از پروژههای او فیلم سینمایی فوتبالیستها با حضور علی پروین، حمید استیلی و افشین پیروانی بود، فیلمی که در سال 79 توسط علیاکبر ثقفی مقابل دوربین رفت.
همزمان با فعالیت در سینما، تلویزیون هم برای فاطمه گودرزی اهمیت داشته و او بازی در سریالهای متعددی را تجربه کرده است. حضور این بازیگر از دهه 80 در تلویزیون بیشتر شد و از جمله فعالیتهایش در این رسانه میتوان به تلهفیلمهایی مانند ماه منیر، بهار، مسافرت نوروزی و آوای گمشده و سریالهای گالشهای مادربزرگ، رعنا، آپارتمان، دردسر والدین، شیخ بهایی، ترانه مادری، پس از سالها، روشناییهای شهر، فاصلهها و خانهای روی تپه اشاره کرد.
گودرزی به دنیای کارگردانی هم علاقه نشان داده و فیلم کوتاهی به نام دروغ ساخته و در آن به مشکلات نوجوانان پرداخته است.
در سال 80، همبازی مهران مدیری در سریال دردسر والدین شد و نشان داد که در وادی طنز هم بازیگر لایقی است.
فاطمه گودرزی
در سال 1387 در سریال ترانه ی مادری در نقش فرخنده به ایفای نقش پرداخت. داستان در مورد دو برادر یتیم به نامهای بهرام و پویاست که یک برادر (فرخ، دایی برادرها) و خواهر (فرخنده، خاله برادرها) آنها را به پیشنهاد مادرشان به فرزندی میپذیرند. پس از آن، اتفاقی بین شوهر فرخنده، برادر او و فرخ پیش میآید که موجب دوری خانوادهها از هم میشود. با گذشت ۱۵ سال از این ماجرا، مادربزرگ خانواده سعی در نزدیک کردن آنها به هم دارد و سعی میکند با کمک کردن به پویا و بهرام تا هر دو در یک دانشگاه قبول شوند، زمینهٔ این نزدیکی را فراهم کند. این وسط، خانهای که مادربزرگ برای ایجاد کانون اصلی این اتفاقها در نظر گرفته، همان خانهای است که به عنوان سهم دو برادر یتیم بوده و فرخ میخواهد با فروش آن، صاحب پول کلانی شود.
- خانم گودرزی از دلایل حضور در سریال ترانه مادری گفت
شاید یکی از دلایل اصلی حضور خود کارگردان آقای سهیلی زاده بود، قبلا در سریال آپارتمان، ایشان دستیار کارگردان بودند و می دانستم برای کار کردن با ایشان بسیار راحت هستم و دغدغه پشت صحنه را نخواهم داشت، ولی خود قصه هم جذابیت های خاصی داشت، هم حضور بعضی از همکارانمان که دوست داشتم با آنها کار کنم و آن جمع و اینکه فکر کردم با این نقش می توانم لحظاتی خاص یا نابی را با کمک دوستان به وجود بیاورم و فکر می کنم موثر بود.
من به عنوان فاطمه گودرزی چنین شخصیتی ندارم، بچه هایم خیلی مستقل و روی پای خودشان بار آمده اند، ولی به فرخنده این حق را می دهم ، به این دلیل که هم بچه مال خودش نیست و امانتی از خواهرش است و کسی که بچه خودش نباشد نگرانی های مضاعفی نسبت به این بچه ای که دارد بزرگ میکند دارد، از طرفی فرخنده نمی توانست بچه دار شود و همه اینها دلایلی بود برای اینکه وسواسش نسبت به بچه بیشتر بشود .
در سریال «امروز فردا» همراه با پسرش پویان به نقش آفرینی پرداخت.
او در سریال خانهای روی تپه که از شبکه دو پخش شد، نقش زنی روستایی را بازی کرد؛ زن شمالی با گویش گیلکی و پوشش زنان این منطقه. البته این اولین بار نبود که گودرزی در شمایل زنی متعلق به یکی از اقلیمهای کشورمان ظاهر شد. او قبلا هم با ایفای نقش زنهای لر و آذری تصویر متفاوتی از خود و تواناییهایش ارائه داده بود.
- اظهارات فاطمه گودرزی درخصوص خانه ای روی تپه
همراه با گروه چهار ماه در همان روستایی که سریال تصویربرداری شد، حضور داشتم. از قبل هم با اهالی شمال کشور آشنایی داشتم، به روستاهایی از این دست سفر کرده بودم و مردم این روستاها را دیده بودم، ولی وقتی شروع به کار کردم با وجود این همه داشتههای قبلی از برخی افراد محلی میخواستم درباره لهجه، زبان و… به من کمک کنند. در طول کار از این افراد کمک میگرفتم و هر سوالی برایم ایجاد میشد از آنها میپرسیدم. بیشتر در زمینه لهجه از مردم محلی کمک میگرفتم و درخواست میکردم یک بار دیالوگهای مرا بگویند، به نحوه گویش آنها دقت میکردم و بعد از تمرین از آنها میخواستم که گوش کنند و هرجا در بیان زیر و زبر واژهها اشتباه میکنم یا حتی آهنگ درستی ندارم، مرا راهنمایی کنند. خانمهای شمالی از فرهنگ بالایی برخوردار هستند و رودربایستی ندارند. وقتی از آنها میخواستم همکاری کنند و تاکید میکردم که دارند به من کمک میکنند، نهایت دقت را به خرج میدادند.
این زن(مادر رسول در سریال) مغموم است؛ همسر و پدر فرزندانش را از دست داده و هنوز عزادار است. بجز اینها افتادگی چشمها و چهره به زحمتکش بودن این زن ارتباط دارد. اصولا در شمال کشورمان بیشتر کارها به وسیله زنان انجام میشود و آنها مسئولیتهای زیادی بهعهد دارند و خیلی زود شکسته میشوند. به نظرم بسیار اثر لطیفی است که با صبر و حوصله ساخته شده است. کارگردان دیدگاه خوبی درباره این نوع فیلمسازی دارد که صرفا برای نوجوانان هم ساخته نشده است، همه افراد خانواده میتوانند از دیدن این سریال لذت ببرند.
فاطمه گودرزی
این فیلم یک داستان اجتماعی را روایت می کند که در آن شخصیتی به نام «رویا» با بازی فاطمه گودرزی برای احیای کانون خانواده تمام اقوام و دوستان را به جشن تولدش دعوت می کند، اما بعد از مراسم اتفاقی ناگوار مسیر زندگی او و خانواده اش را تغییر می دهد. بعد از این اتفاق فرهاد همسرش دیگر تمایلی به ادامه زندگی با رویا ندارد و تصمیم به جدایی می گیرد و ….
در این فیلم بازیگرانی همچون: عبدالرضا اکبری، شهرزاد عبدالمجید، مینا جعفر زاده؛مادر رویا، جلال پیشواییان؛پدر فرهاد، زهره صفوی، سیما خضر آبادی،پویان گنجی، مهسان هاشمی و… ایفای نقش می کنند. این فیلم بر اساس فیلمنامه هدیه حامدی با حضور این عوامل تولید شده است.
وی در این مجموعه برای اولین بار در یک سریالی نوروزی بازی کرد. ما فرشته نیستیم مجموعه ای طنز و مفرح است که در آن بازیگرانی همچون علی صادقی، محمدرضا شریفی نیا، گوهر خیراندیش، برزو ارجمند و … بازی می کنند و از تیمی که حضور دارند می توان به فضای طنز کار پی برد.
- خانم گودرزی و ما فرشته نیستیم
من هیچ گاه دنبال این نبوده ام که در چه کاری و برای چه مناسبتی بازی می کنم، برعکس به دنبال فیلمنامه های خوب بوده ام. مخصوصا همیشه از کارهای مناسبتی فرار کرده ام، چون این سریال ها به پروژه هایی پرشتاب تبدیل شده اند. هم اکنون سرعت کار به شیوه ای شده که تلویزیون تنها می خواهد آنتن خود را پر کند و به همین دلیل من ترجیح می دهم بیشتر تله فیلم کار کنم، اما این سریال را به دلیل فضای شاد و مفرحی که دارد و همچنین فیلمنامه آن پذیرفتم.
من پیش از این هم در کارهای طنز بازی داشته ام و با این حوزه ناآشنا نیستم، اما بازیگری که بیشتر طنز بازی می کند دیگر به کارهای جدی دعوت نمی شود، بنابراین شاید به این دلیل در کارهای جدی بیشتر دیده شده ام. همچنین فیلمنامه های این حوزه بیشتر کارهای فانتزی هستند، اما من طنز موقعیت را ترجیح می دهم. در هرحال آنچه برای من مهم است قصه و فیلمنامه است که اگرجذاب باشد و پتانسیل داشته باشد علاقمند به بازی در آن هستم.
او در جریان برگزاری بیست و هشتمین دوره جشنوراه فیلم فجر، همانند اصغر فرهادی و عزتالله انتظامی، از پذیرش داوری جشنواره خودداری کرد.
اظهارات خانم بازیگر درمورد حضور در تلویزیون
دلیل اصلی رکود سینما بود. شرایط اقتصادی و وضعیت سینما به گونهای شد که فیلمسازان و تهیهکننده و کارگردان همه به سمت قصههایی رفتند که خیلی باب میل من نبود. این بود که یواش یواش شد مثلثهای عشقی که شاید من در آن نمیگنجیدم و بنابراین کم کم جذب تلویزیون شدم. البته به نظرم آقای ضرغامی هم زرنگی کردند و با موقعیتهای خوب بازیگران و حتی فیلمسازان خوب را جذب خودشان کردند. من تلاش کردم حالا که قرار است در تلویزیون کار کنم آثار خوب را قبول کنم. از یک طرف خیلی خوب بود و تعداد بیشتری از مردم میتوانند ما را ببینند. ولی از لحاظ کیفی به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، که باید هم وجود داشته باشد چون با همه طیفها سر و کار دارد، برخی از کارها شاید خیلی قوی نباشد. من هم تلاش کردم بهترین فیلمنامهها را قبول کنم. البته آن زمان که در سینما کار میکردم، خیلی متمرکز بودم روی این ماجرا که سالی یک فیلم بیشتر کار نکنم. واقعا هم سالی یک فیلم بیشتر کار نکردم در حالی که موقعیت این بود که در تعداد بیشتری از فیلمها حضور داشته باشم. آن موقعها هم هر سه تا چهار سال یک بار هم یک سریال بازی میکردم که سریالهای بسیار خوبی انتخاب میکردم، مثل آپارتمان، رعنا یا دردسر والدین. من هیچ وقت یک نقش را به خاطر رسانه ای که قرار است از آن پخش شود انتخاب نمی کنم ،چون معمولا” به نقش هایم توجه می کنم، نه رسانه ای که قرار است از آن نمایش داده شود ، ولی با این اوصاف برخی کارهای تلویزیونی را دیده ام که کلیت شان از کارهای سینمایی به مراتب قوی تر بوده است .
فاطمه گودرزی
- تفاوت مادر عادی با یک مادر بازیگر
به نظر من زندگی یک مادر عادی و یک مادر بازیگر تاحدی با هم متفاوت است . من معتقدم حرفه بازیگری بینش روشنی را نسبت به محیط اطراف به فرد می دهد . یک بازیگر باید با جریانات روز دنیا آشنا باشد و همین آشنایی و آگاهی در تربیت و شیوه رفتار او با فرزندانش هم تاثیر می گذارد.
- دغدغه های فاطمه گودرزی در سال 1390
مهمترین دغدغه این روزهای من چندان دغدغه شخصی نیست و دغدغه همه مردم است. مشکلات اقتصادی و دغدغه مسائل مالی و اقتصادی که همه مردم و طبیعتا من هم به عنوان یکی از مردم با آن دست به گریبان هستم دل نگرانی و مسئله مهم این روزهای من است. من واقعا برای مردم غصه می خورم و ناراحت هستم.
مسئله، تنها فشارهای مالی و کمبودها نیست، که شاید اگر فقط این بود باز می شد راحت تر تحمل کرد. مسئله تاثیر این مشکلات بر رفتارهای مردم و آسیب های فرهنگی و اجتماعی ناشی از آن است. این مشکلات اوقات مردم را تلخ می کند و آنها عصبانی می شوند. این عصبانیت باعث می شود با هم خوب و درست رفتار نکنند و احترام همدیگر را نگه ندارند. ما مردم متمدن و اصیلی هستیم و این مشکلات و مسائل حق ما نیست. ما باید در رفاه و آرامش زندگی کنیم. مهمترین دغدغه من، دغدغه خودم نیست، دغدغه مردم و وطنم است. دغدغه همسایه گرفتار و همشهری گرسنه و… است. وقتی هم مشکلی، مشکل عمومی همه مردم باشد و همه مردم از آن رنج ببرند من هم جدا از دیگران نیستم و درد مردم، درد من هم هست.
آلودگی محیط زیست که آلودگی هوا هم بخشی از آن است از دغدغه های همیشگی من است، به خصوص که شهر ما، تهران، از آلوده ترین شهرهای دنیاست. جا به جایی هوا در این شهر باتوجه به موقعیت جغرافیایی آن که اطرافش با رشته کوه هایی بسته است، مشکل ساز بوده و ما همیشه چشم انتظار وزیدن باد و نسیمی هستیم تا بلکه هوا ذره ای بهتر شود…
ترافیک و ازدحام یکی دیگر از دغدغه ها و شاید بتوانم بگویم درگیری های من است، که البته باز خود آن یکی از عوامل آلودگی هوا هم هست. ترافیک به خصوص در برخی ساعات و یکسری مسیرها وحشتناک است. نگاه که می کنید، می بینید در هر ماشین یک نفر پشت فرمان نشسته و کل شهر مثل یک پارکینگ بزرگ شده است که البته آن هم علت دارد.
علتش هم این است که وسایل حمل و نقل عمومی کافی نیست و گاهی در بعضی ساعت ها حتی دسترسی به آنها سخت و غیرممکن است. حالا مسئله امنیت و اینها بماند. خوب که فکر می کنم می بینم مشکلاتی که همه ما درگیرشان هستیم و دغدغه شان را داریم به صورت زنجیروار به هم متصل هستند. مثلا اگر از بودجه عمومی، بیشتر صرف وسایل نقلیه عمومی شود، مردم کمتر از وسیله نقلیه شخصی استفاده می کنند و بالطبع ترافیک کاهش پیدا می کند و بعد هم آلودگی هوا کمتر می شود.
فاطمه گودرزی
تیم والیبال هنرمندان یکی دیگر از دغدغه های این روزهای من است. من همیشه اهل ورزش بوده ام و از دبیرستان والیبال بازی می کردم؛ اما نه به صورت حرفه ای. بعد مدتی آن را کنار گذاشتم، اما بدنسازی و شنا را مرتب کار می کردم، تا اینکه چند سال پیش یک تیم والیبال هنرمندان تشکیل شد و من هم به آنها ملحق شدم، منتها بعد از مدتی فعالیت این تیم ادامه پیدا نکرد تا اینکه امسال دوباره بچه ها یک تیم والیبال جدید تشکیل دادند و الان چند ماهی است که این تیم فعالیتش را شروع کرده و من هم به آ نها ملحق شده ام.
تمرینات ما تحت نظر سرمربی مان خانم دکتر مهری خرازی انجام می شود. تا آنجا که من اطلاع دارم ایشان مربی بازنشسته والیبال هستند و جالب اینکه خیلی به هنر علاقه دارند و کار ترجمه هم انجام می دهند. ترجمه بعضی از کتاب های مجموعه هری پاتر از نمونه کارهای ا یشان است.
من عاشق ورزش هستم و ورزش از اصلی ترین دغدغه های همیشگی من است. ورزش باعث می شود که با افسردگی دست به گریبان نشوم. در زندگی مدرن شهری امکان افسرده شدن زیاد است و به نظر من هرکسی باید دستاویزی پیدا کند تا به دام آن نیفتد.
دستاویز من هم ورزش است و به نظرم بهترین راه برای پر کردن اوقات خالی ام. ورزش، هم بسیار لذت دارد و هم مرا از خیلی چیزهای اذیت کننده مثل آلودگی هوا دور می کند. ورزش، هم مراقبت روحی است و هم مراقبت جسمی و آدم را واقعا از لذت سیراب می کند؛ به خصوص ورزش های جمعی و گروهی که لذتبخش ترند.
یک بازیگر اگر کارش را عاشقانه دوست داشته باشد باید دغدغه مراقبت از خود را هم داشته باشد؛ چون مردم او را می شناسند و شاید یک جوری الگویی برای آنها باشد. پس باید مراقب خیلی چیزها در زندگی و رفتارش باشد. شاید کلمه ریاضت، کلمه سنگینی باشد؛ اما واقعا بازیگر باید گاهی به خودش ریاضت بدهد و از بعضی لذت ها بپرهیزد. مثلا در خیلی مهمانی ها و حتی بعضی مهمانی های خانوادگی شرکت نکند.
باورتان نمی شود من عروسی برادرزاده ام نرفتم؛ چون فکر کردم بالاخره عروسی است و خانم ها می خواهند عکس و فیلمی بگیرند و اگر من بروم هم خودم معذب می شوم و هم آنها. مخصوصا جوان ها بهتر است حواسشان را بیشتر جمع کنند و ملاحظه بیشتری به خرج بدهند.
یک موقعی دغدغه کارهای هنری دیگری مثل نقاشی یا نواختن سنتور را هم داشتم؛ ولی الان هم وقت نمی کنم و هم آن قدر مشکلات خانواده زیاد است که سعی می کنم از این سرگرمی های شخصی ام به نفع دیگر اعضای خانواده بگذرم.
پوست هم یکی دیگر از آن مراقبت های جسمی لازم برای بازیگران است. من سعی می کنم با تمیز نگه داشتن پوست حسابی هوای آن را داشته باشم. پشت دوربین، آرایش نمی کنم و خیلی ساده تر از اکثر زنان عادی هستم. از پوستم همیشه تحت نظر پزشک مراقبت می کنم. البته گاهی هم اگر حوصله پیدا کنم سراغ روش های گیاهی می روم، مثلا از ماسک های خیار و زردآلو استفاده می کنم.
برای من و هر مادری قطعا فرزندان مهمترین دغدغه هستند. پسرم این روزها با من همکار شده و بازیگری می کند. البته من و پدرش به خاطر مشکلاتی که در این کار هست و خودمان هم هرکدام به نوعی تجربه اش کرده بودیم ابتدا مخالفت کردیم و گفتیم در کنار درس به هنر بپردازد و آن را شغل دومت قرار بده، آن هم اگر خیلی مشتاق هستی. خب، منتها خودمان هم می دانستیم این حرفه جدی تر از آن است که بتوان در کنار حرفه اصلی به آن پرداخت. او را به خارج از کشور فرستادیم تا آنجا کامپیوتر بخواند. مدتی هم مشغول بود، اما دوام نیاورد و برگشت.
علاقه اش به بازیگری و هنرهای نمایشی آنقدر زیاد بود که اینجا دوباره از صفر شروع به خواندن کرد و دانشگاه رشته هنرهای نمایشی قبول شد و ادامه داد. سال 90 برای اولین بار در سریال «امروز فردا» در کنار من بازی کرد. دخترم هم درگیر هنر است، منتها در شاخه های دیگری. او عکاسی مد و فشن می کند. من بچه ها را در انتخاب آزاد گذاشتم و از انتخابشان حمایت می کنم. ما صحبت هایمان را کردیم و پیشنهادهایمان را دادیم، اما تصمیم نهایی با خودشان است و من هم به آن احترام می گذارم و در کنارشان هستم…
تابستان 90 را با استرس بیماری وبا گذراندیم، بحث بیماری وبا خیلی داغ بود. البته هر روز بالاخره یکی از این بیماری ها می آید و مدام می گویند این را بخورید و آن را نخورید و… راستش خیلی آدم وسواسی ای نیستم. با خودم فکر می کنم اگر بخواهم سخت بگیرم تمام وقتم را باید روی مسائل بهداشتی بگذارم. در مورد خوردن و تغذیه هم خیلی سخت نمی گیرم. عاشق غذای چرب و شیرین هستم، همین طور شکلات، شیرینی، بستنی و دسر و این چیزها. حسابی هم می خورم. البته خدا را شکر استعداد چاقی هم ندارم، اگر هم داشتم این قدر ورزش می کنم که چاق نمی شوم. آشپزی را هم دوست دارم. همه هم می گویند آشپزی ات خوب است. همه جور غذا از ایرانی و فرنگی می پزم.
داور دومین جشنواره سراسری فیلم کوتاه تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی در اصفهان
کسب نخل طلایی از جشنواره خوزستان
کسب شیر سنگی از جشنواره شهر کرد
دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای بازی در فیلم غزال
دو نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول (۱۳۷۷) و نقش مکمل زن (۱۳۷۰) در جشنواره فیلم فجر
فاطمه گودرزی
مهاجران (۱۳۶۹)
به خاطر همه چیز (۱۳۶۹)
خانه خلوت (۱۳۷۰)
افسانه مه پلنگ (۱۳۷۰)
جنگ نفتکشها (۱۳۷۲)
میخواهم زنده بمانم (۱۳۷۳)
بهشت پنهان (۱۳۷۳)
آرزوی بزرگ (۱۳۷۳)
غزال (۱۳۷۴)
حریف دل (۱۳۷۵)
تابلویی برای عشق (۱۳۷۶)
جنگجوی پیروز (۱۳۷۷)
تلفن (۱۳۷۸)
همسر دلخواه من (۱۳۷۹)
فوتبالیستها (۱۳۷۹)
آب (۱۳۸۰)
ازدواج صورتی (۱۳۸۳)
ازدواج به سبک ایرانی (۱۳۸۳)
نیما یوشیج (۱۳۸۵)
دستهای خالی (۱۳۸۵)
پایان راه (۱۳۸۵)
شب حوراء (۱۳۸۶)
گنجشکک اشیمشی (۱۳۹۲)
آنچه مردان دربارهی زنان نمیدانند (۱۳۹۲)
فاطمه گودرزی و پسر و دخترش
فاصلهها (۱۳۸۹)
پس از سالها (۱۳۸۸)
ترانه مادری (۱۳۸۷)
شیخ بهایی (۱۳۸۷)
دردسر والدین (۱۳۸۰)
آپارتمان (۱۳۷۲)
رعنا (۱۳۶۷-۱۳۶۹)
گالشهای مادربزرگ (۱۳۶۷)[۴]
ما فرشته نیستیم
خانهای روی تپه
تلهفیلم ماه منیر
فیلم کوتاه دروغ
اولی ها ...
ما را در سایت اولی ها دنبال می کنید
برچسب : بیوگرافی,عبدالرضا, نویسنده : رضا معتمد avaliha بازدید : 210 تاريخ : يکشنبه 16 مهر 1396 ساعت: 4:25